سلام
چهل و هفت دقیقه از شروع شنبه میگذره.و میخوام از هفته قبل حرف بزنم.هفته‌ی عجیبی بود و طولانی!!با کوتاه کردن موهام با شیش شروع شد.لیورپول قهرمان شد تا دنیا هم بالاخره یکم با ما لیورپولیا مهربون بشه و خب بقیه هفته هیچی نشد.
حرف حساب:بعضی وقتا آدم طغیان میکنه.اونم از درون.دلش میخواد بزنه همه چیزو بشه،با سر بره تو کمد،خودشو از پنجره بندازه پایین بعد تیر چراغ برقو گاز بزنه و. .ولی هیچکدوم از این کارا رو نمیکنه و میریزه تو خودش و بعد اروم میشه.امشب به یار دیرین گذری زدم.به کامبیز حسینی الگو کودکی.طرفای ده و نیم بود که رو وصل کردیم و از میان کانال‌ها و گروه‌ها و افراد میوت شده چند نوتیفکشین میوت نشده داریم.کامبیز بود که برنامه این هفته‌اش رو آپلود کرده.مدتی بود که گوشش نداده بودم دلمم تنگ شده بود براش و عنوان برنامه اش جالب بود:تنهایی خر است! به نظر خبری از گیرهای یش نبود یا کمتر قرار بود گیر بده در نتیجه گزینه استارت دانلود تلگرام ایکس رو زدیم و به انتظار نشستیم.بعد خوندن دو بخش از بارون درخت نشین به کامبیز گوش دادیم.حال ندارم بگم چی میگفت خودتون گوش بدید اگه خواستید.امشب یاد بچگیم افتادم.ایام دیده نشدن و دوست داشته نشدن و دوست نداشتن عین یه عقده چسبیده بهم جوری که نمیتونم بپذیرم کسی دوستم داشته باشه و نمیتونم کسی رو دوست داشته باشم.از بیرون زندگی خوب و لاکچری داشتم در بعضی اوقات ولی از تو.
بگذریم.امشب درمورد کلمات قرار بنویسیم.دیدید بعضی اوقات آدم فکر میکنه کلی حرف داره و از دار دنیا فقط گوش یه دوستش رو میخواد با یه کنجی که دوتایی تا خود خروس خون حرف بزنن ولی تا میاد حرف بزنه بوم!خفه میشه.مرحوم ند استارک میگه جمله‌ای که قبل کلمه ولی بیاد هیچ ارزشی نداره.(البته با این کلمات نه یکم کلمات فارسی سخت طور بکار میبره)پس بنابراین جمله قبل ولی‌م مزخرفه و موافقم.همین الان که دارم مینویسم در بالکن بازه و یکی از دوستان همسایه آهنگی به نظر از تتلو رو تا ته زیاد کرده و داریم لذت میبریم کل محل.مرسی همسایه!!
خب برگردیم به دومم،همون که آدم خفه میشه.این خفه شدن اینجوریه که آدم کلمات رو تو مغزش داره ولی کلمات جمله نمیشن.به همین مناسبت فرخنده تصمیم گرفتم هر چی کلمه تو مغزمه بریزم بیرون:
انتگرال فوریه،امتحان نجوم،شیملس(shameless)،فلسفه،دانشگاه شریف،اپلای،فاکینگ آمریکا،نیویورک،تئاتر شهر،صادقیه،نفرین قحطی زدگان،سرخپوست،مترو صادقیه،شب،خوابگاه،میراث آلبرتا،دو ماه بی‌فوتبالی،شام نخوردم،امیرحسن،علی بابا،حضرت راجر واترز،امام نامجو،دنیا وفا ندارد ای نور هر دو دیده،بی‌عرضه‌ام از بچگی،فینال ان بی ای چرا ساعت پنجه صبه آخه،افلاطون،مبینا،پی اس فور رو جمع کن لعنتی،فلوطین،ما هیچ ما نگاه،(همسایه شادمهر گذاشت:))،50cent،اقبال لاهوری،وقتی زندگی یه تئاتر مزخرفه،در دنیای تو ساعت چند است،در دنیای ما ساعت چند است،در دنیای آنها ساعت چند است و فریاد فریاد فریااد فریاااد فریاااد فریا.
ساعت یک و سه دقیقه بامداد شنبه هجدهم خرداد ماه نود و هشت می‌باشد و ساعت در دنیای شما چند است؟!:)

پیشنهادات هفته:
۱-اپیزود جدید رادیو دیو مدتی هست که اومده و این بار میبرتمون به ایتالیا(radio deev)
۲-سریال شیملس ببینید اونوقت متوجه میشید چقدر خوشبختید و در عین حال بدبخت
۳-البوم نیمه تاریک ماه از پینک فلوید
۴-این:https://www.instagram.com/p/BxWxdvNAnlg/?igshid=1kvmbr6p0ivvw
۵-برنامه پارادوکس از کامبیز حسینی

در پایان متن آهنگ آدم پوچ از آلبوم از پوست نارنگی مدد از محسن نامجو:

مَوا برم تنها بَشُم

تنها فقط با سایَه خو

ساعت تلخ رفتنِن

مو خو بفهمُم غایَه خو

دو روز تلخ زندگی

قصه‌ی تلخ مردنه

امید یک روز زندگی

دنبال خو با گور بردنَ

ای دل دگه گولُم مزن

مِه بِشتِه گولت ناخارُم

برگشتن اینین ای سفر

دنبال خو بِی تو نابرم

آدمِ پوچی مثلِ مه

کجا بریت که جاش بَشت

با چه زبونی گَپ بزنت

تا یکی آشناش بشت

موات از ایجا دور بشم

جایی برم که چوک اَرُم

غیر از خیال خوب خوم

هیچی نَهستَه تو سرم

ای دل دگه گولم مزن

مه بشته گولت ناخارم

برگشتن اینین ای سفر

دنبال خو بِی تو نابرم

دنبال خو بِی تو نابرم


(نوشته روی دیوار:دختران خودیی میکنند،همانطور که پسران گریه میکنند)


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها